Friday, August 15, 2008

Friday, June 20, 2008

نمايش «ماچيسمو» بر اساس رمان "كنسول افتخاري" گراهام گرين
کارگردان:محمد یعقوبی
ماچیسمو داستان آدم ربایی چند چریک آمریکای جنوبی است که قصد دارند با ربودن سفیر آمریکا از دیکتاتور کشور خود خواستار آزادی زندانیان سیاسی و دوستان خود شوند، ولی بر اثر یک اشتباه کنسول افتخاری کشور انگلستان را به عنوان گروگان می گیرند که هیچ ارزش سیاسی ندارد

به اندازه کار قبلی محمد یعقوبی"ماه در آب" دلچسب نبود. تاتر خوبی بود. ولی خیلی آدم رو درگیر نمی کرد.دغدغه های محمد یعقوبی رو دوست دارم.ایده هاش رو دوست دارم.

سایه کردن بازیگرها .قطع نور در هر صحنه.لب خوانی بعضی صحنه ها به جای سانسور کردن آنها در عین حال که کارکرد خودشون رو دارن.کا ر رو زیباتر کرده بود.

بنا به روایت خود یعقوبی"امروزه ارزش های انسانی دیده نمی شود و این چنین است که هیچ کس برای آزادی چند زندانی سیاسی یک فرد معمولی را به گروگان نمی گیرد. این دغدغه من بود. در جهانی زندگی می کنیم که هر چه می گذرد، ارزش های انسانی کم رنگ تر و کم رنگ تر می شود. اگر به جز این بود، این چریک ها می توانستند فردی را در خیابان بدزدند و با استفاده از او زندانی های خود را مبادله کنند اما چنین اتفاقی نمی افتد."

در کارهای محمد یعقوبی معمولا بحران روابط زناشویی مطرح میشه. درکارهایی که خودش نویسنده متن هست این دغدغه پر رنگ تره
.

Sunday, June 15, 2008

Thursday, June 12, 2008

دلم یه کاسه آلبالو میخواد.

Thursday, June 5, 2008

Friday, March 28, 2008

خون به پا خواهد شد
There will be blood
کارگردان: پل تامس اندرسون / (بر اساس رمانی از آپتون سینکلر
بازیگران: دنیل دی لوئیس و...
محصول: 2007، آمریکا
سال 1898، نيومکزيکو.
سرگذشت يک مالک چاه نفت در قرن گذشته كه قرباني طمع شده و به انساني ظالم تبديل مي‌ شود. دانیل پلانیو (دنیل دی لوئیس) با جوانی به نام پل ساندی (پل دانو) روبرو می شود که می گوید می داند کجا باید به جستجوی نفت بپردازد . در شهر کوچکی در غرب دریایی از نفت در حال تراوش از زمین است، دانیل پلانیو فوری دست پسرش را میگیرد و به آنجا می رود. در حالی که روز به روز پول و ثروت آنها افزایش پیدا می کند، کم کم هیچی از ارزش های انسانی، عشق، امید و عقیده باقی نمی ماند و حتی روابط بین پدر و پسر با انحرافات و نیرنگ ها و بیشتر شدن نفت به مخاطره می افتد. دانیل فرزندش را نیز همچون شریکی برای چاه نفتش می بیند و بعد از کر شدن کودکش عملا حلقه ارتباطی ان ها که نه روحی بوده قطع می شود


فيلم دو شخصيت محوري دارد. يکي پلانیو و ‏ديگري واعظي شياد به نام ايلاي ساندي که هر دو به نوعي قرباني طمع خويش مي شوند.اندرسون اين بار فروپاشي انسان ها را به تصوير کشيده است.. مردي که ثروت را براي گريز از ديگر انسان ها مي خواهد.اندرسون به مذهب به عنوان وسیله ای که در دست شیادی می تواند بسیار خطرناک باشد نگاه می کند

فیلمی خسته کننده بود